مقاله علمی-پژوهشی
حسین عظیمی؛ عطریه حسین پور
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 3-14
چکیده
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن، به اقدامات مختلفی روی میآورند. یادگیری سازمانی و بازارگرایی به عنوان ابزاری سودمند برای سازمانها معرفی شده تا به عملکرد مطلوب برسند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیریگرایی است. پژوهش کاربردی حاضر از نظر روش جمعآوری ...
بیشتر
دستیابی به عملکرد بالاتر هدفی است که سازمانها برای رسیدن به آن، به اقدامات مختلفی روی میآورند. یادگیری سازمانی و بازارگرایی به عنوان ابزاری سودمند برای سازمانها معرفی شده تا به عملکرد مطلوب برسند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیریگرایی است. پژوهش کاربردی حاضر از نظر روش جمعآوری دادهها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکتهای پگاه، مخابرات، پارسسوئیچ بودند. با توجه به نمونهگیری اولیه و تعیین انحراف واریانس، با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه آماری این پژوهش شامل 131 نفر از کارکنان به دست آمد که به روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس به پرسشها پاسخ دادند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای مشتمل بر سه متغیر بازارگرایی، یادگیریگرایی و عملکرد سازمانی بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تمامیمتغیرها بیشتر از حداقل مقدار استاندارد (0/7) و روایی آن از طریق (AVE) بیش از 0/4 تایید شد. در این پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی جهت آزمون فرضیات و برازش مدل استفاده شد. طبق یافتهها مقدار t-value تاثیر متغیرهای بازارگرایی و یادگیریگرایی بر عملکرد سازمانی به ترتیب با 7/802 و 9/521 و تاثیر بازارگرایی بر یادگیریگرایی با 6/107 تایید شد. نتایج نشان داد، بازارگرایی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی یادگیریگرایی تاثیر دارند. بنابراین سازمانهای بازارگرا از طریق یادگیری سازمانی و افزایش سطح دانش و آگاهی و مهارت کارکنان میتوانند عملکرد سازمانی خود را در بازار رقابتی ارتقاء دهند.
مقاله علمی-پژوهشی
مریم محمدی؛ محمد نقی زاده؛ سروش قاضی نوری؛ منوچهر منطقی
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 15-32
چکیده
علیرغم وجود قوانین و دستورالعمل های متعدد مرتبط با فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران، این تلاش ها بطور یکپارچه انجام نشده و نتایج تأثیر آنها بر ارتقاء سطوح توانمندی فناورانه مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش، ضمن بررسی مفاهیم توانمندی فناورانه و تنظیمگری، ابعاد و ساز و کار تاثیر قوانین و مقررات در سطوح کلان (ملی)، میانی ...
بیشتر
علیرغم وجود قوانین و دستورالعمل های متعدد مرتبط با فناوری در بخش بالادستی صنعت نفت ایران، این تلاش ها بطور یکپارچه انجام نشده و نتایج تأثیر آنها بر ارتقاء سطوح توانمندی فناورانه مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش، ضمن بررسی مفاهیم توانمندی فناورانه و تنظیمگری، ابعاد و ساز و کار تاثیر قوانین و مقررات در سطوح کلان (ملی)، میانی (صنعت) و خرد (بنگاه) بر توانمندیهای فناورانه بخش بالادستی صنعت نفت ایران در قالب چارچوب منسجم تنظیمگری احصاء گردیده است. این پژوهش با توجه به هدف یک مطالعه کیفی اکتشافی، توصیفی و کاربردی است که با مصاحبههای نیمه ساختار یافته کیفی با 14 نفر از خبرگان صنعتی و علمی تا مرحله اشباع نظری صورت گرفته و به روش پدیدار شناسی در نظریه داده بنیاد تحلیل شده است. نتایج نشان دادند قانون مناقصات به عنوان بستری شفاف برای رقابت بر سطح توانمندی اکتساب فناوری مؤثر بوده و قانون استفاده از حداکثر توان داخل که بواسطه دستورالعمل وندورلیست صنعت نفت در سطح صنعت پشتیبانی شده در سطح بهرهبرداری و انطباق فناوری موثر می باشد. قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان با پارادایمی نوظهور در سطح نواوری فناورانه مؤثر می باشد که تصویب نظام نامه فناوری وزارت نفت نیز در راستای اجرای این قانون بوده که هنوز بطور کامل جاری نگشته است.
مقاله علمی-پژوهشی
محمد سمالی؛ صابر ملاعلیزاده زواردهی؛ علی محمودی راد؛ سعید قانع
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 33-54
چکیده
به دنبال پیامدهای نامطلوب توسعه صنعتی و بهرهبرداری گسترده از منابع طبیعی و تخریب فزاینده محیطزیست در طی دهههای اخیر، بسیاری از متخصصان بر لزوم بکارگیری قابلیت بهعنوان مکانیزمی پویا در هدایتِ راهبردهای توسعه پایدار تاکید دارند، چراکه وجودِ قابلیتهای راهبردی در توسعه پایدار از طریق تطبیق منابع داخلی با ظرفیتهای خارجی، ...
بیشتر
به دنبال پیامدهای نامطلوب توسعه صنعتی و بهرهبرداری گسترده از منابع طبیعی و تخریب فزاینده محیطزیست در طی دهههای اخیر، بسیاری از متخصصان بر لزوم بکارگیری قابلیت بهعنوان مکانیزمی پویا در هدایتِ راهبردهای توسعه پایدار تاکید دارند، چراکه وجودِ قابلیتهای راهبردی در توسعه پایدار از طریق تطبیق منابع داخلی با ظرفیتهای خارجی، بنگاهها را قادر میسازد تا ابتدا ریسک و عدم قطعیتها را بهعنوان عللِ ایجادکنندهی اختلال شناسایی نمایند و سپس برمبنای وجود ریسکها اقدام به انتخاب بهترین قابلیت راهبردی جهت توسعه پایدار نمایند. هدف این پژوهش ارزیابیِ نقشِ مضامینِ زیرساختهای حیاتیِ صنعت در تقویتِ قابلیتهای راهبردهای توسعه پایدار در شرکتِ بهرهبرداری نفت و گاز مارون می باشد. این پژوهش از نظر روش شناسی توسعهای است و از نظر نوع جمع آوری دادههای پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش در بخش کیفی براساس فرآیندهای تحلیل فراترکیب تلاش شد تا ابتدا پژوهشهای مرتبط با حوزهی پژوهش تعیین و سپس مولفهها و مضامین پژوهش تعیین شوند. همچنین در ادامه بخش کیفی از تحلیل دلفی برای تعیین حدِ اجماع نظری استفاده شد. در بخش کمی نیز باهدفِ شناساییِ تاثیرگذارترین عوامل شناسایی شده، از تحلیل فازی شهودی بهره برده شد. نتایج در بخش کیفی از وجودِ ۵ مضمونِ زیرساختهای حیاتیِ صنعت و ۳ مولفه قابلیتهای راهبردهای توسعه پایدار حکایت دارد. نتایج در بخش کمی نیز براساس فرآیندِ تحلیلِ ویکور فازی نشان داد، عامل فنی به عنوان تاثیرگذارترین مضمونِ زیرساختهای حیاتیِ صنعت انتخاب شد که عاملی برای تقویتِ قابلیتهای راهبردهای توسعه پایدارِ صنعت نفت و گاز محسوب میشود. همچنین مشخص شد، راهبردِ توسعه پایدارِ اقتصادی مهمترین رویکردی است که شرکتِ بهرهبرداری نفت و گاز مارون می بایست تحت وجودِ عامل فنی مورد توجه قرار دهد.
مقاله علمی-پژوهشی
محسن شفیعی نیک آبادی؛ حمزه آقابابایی؛ سامان بابائی کفاکی؛ محمد رحمانی منش
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 55-68
چکیده
اکنون جهان دچار بحران بهداشت عمومی ناشی از ویروس کووید19 شده است که تقریباً در تمام جنبه های زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر و اقتصاد جهان را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. همچنین، همه گیری این ویروس در صنعت پرداخت و زنجیره های تامین، تحولات بسیاری را ایجاد کرده است از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه متغیر های پایداری زنجیره ...
بیشتر
اکنون جهان دچار بحران بهداشت عمومی ناشی از ویروس کووید19 شده است که تقریباً در تمام جنبه های زندگی روزمره افراد را تحت تاثیر و اقتصاد جهان را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. همچنین، همه گیری این ویروس در صنعت پرداخت و زنجیره های تامین، تحولات بسیاری را ایجاد کرده است از این رو پژوهش حاضر با رویکردی تفسیرگرایانه متغیر های پایداری زنجیره تأمین پرداخت الکترونیک را از نگاه فعالان حوزه بلاکچین و اساتید دانشگاه شناسایی کرده است. رویکرد پژوهشی به کاربرد شده از نوع روش شناسی کیفی می باشد و از روش داده بنیاد برای انجام عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند است و با استفاده از شاخص اشباع نظری تعداد 10 نفر از اساتید دانشگاهی صاحب نظر و فعالان حوزه بلاکچین به عنوان نمونه پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. نگرش و دیدگاه آنها در خصوص موضوع پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش جریان ارتباط با کاربران،جریان ارائه خدمات، جریان اطلاعات، جریان مالی، جریان زیست محیطی را موثر بر پده محوری شناسایی و مدیریت تامین کنندگان، مدیریت تقاضا، مدیریت فناوری و اطلاعات، مدیریت زیست محیطی را به عنوان شرایط علی و محیط فناورانه، محیط اجتماعی، محیط اقتصادی، محیط قانونی به عنوان شرایط زمینه ای و عوامل سیاسی، عوامل بازار بین الملل را بعنوان شرایط مداخله گر از دید خبرگان تعیین نهایتاً سیاست گذاری و برنامه ریزی، زیر ساخت ها، آگاهی و آموزش راهکار های مناسب تعیین شد که منجر به بهبود کیفیت کالا و خدمات، بهبود عملکرد، بهبود فضای اجتماعی، بهبود روند های مالی، بهبود زیست محیطی خواهد شد.
مقاله علمی-پژوهشی
محسن سلطانی؛ سیدد رسول حسینی؛ اسد حجازی
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 69-84
چکیده
هدف پژوهش طراحی مدل یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران میباشد. روش پژوهش آمیخته با طرح اکتشافی- متوالی، روش پدیدارشناختی و هدف کاربردی- توسعهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و صاحبنظران دانشگاهی مدیریت کارآفرینی بودند. در این پژوهش با بهرهگیری از روش با نمونهگیری نظری هدفمند، تعداد 24 مصاحبه ...
بیشتر
هدف پژوهش طراحی مدل یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران میباشد. روش پژوهش آمیخته با طرح اکتشافی- متوالی، روش پدیدارشناختی و هدف کاربردی- توسعهای بود. جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و صاحبنظران دانشگاهی مدیریت کارآفرینی بودند. در این پژوهش با بهرهگیری از روش با نمونهگیری نظری هدفمند، تعداد 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارآفرینان و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی صورت پذیرفت. در بخش کمی نیز با نمونهگیری به حد کفایت نرمافزار تعداد صد کارآفرین و دانشجوی فعال در کارآفرینی به پرسشنامه محققساخته مستخرج از بخش کیفی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادههای کیفی تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی مقولههای پژوهش در هفت سازه پژوهش و تحلیل کمّی آن با نرمافزار آماریSmartpls انجام شد. بر اساس نتایج، الگوی یادگیری کارآفرینانه مبتنی بر تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران شامل هفت سازه تجربههای کارآفرینان، زمینه اثرگذار، موانع، انگیزانندهها، توانمندسازها، جذابیتها و پیامدها بود. در نتایج کمّی وجود رابطه بین مقولهها و سازههای مدل و کیفیت اندازه اثر مقولههای هر سازه، بالاتر از متوسط و قوی ارزیابی شد. برازش مدل پژوهش، مناسب و قوی (653.0=GOF ) بود. رابطه بین سازههای مدل پژوهش مثبت و معنادار (58.2 ≤ T) در سطح اطمینان 99 درصد تأیید شد. در نهایت، به مدیران و کارآفرینان نوپای ایران پیشنهاد میگردد که با پیادهسازی برنامههای عملیاتی مناسب، جهت بکارگیری مدل این پژوهش، با اصلاح برخی فرآیندهای بازدارنده، سعی در افزایش هر چه بهتر و بیشتر پیامدهای مذکور استفاده از تجارب شکست کارآفرینان برتر ایران در یادگیری کارآفرینانه کوشا باشند.
مقاله علمی-پژوهشی
عباس سرافرازی
دوره 21، شماره 51 ، فروردین 1402، صفحه 85-100
چکیده
انتخاب فناوری مناسب، مسئله مهمی است که بنگاه های تولیدی و صنعتی با آن مواجه هستند. این درحالی است که، دسترسی به فناوری های جدید، مجموعه انتخاب را وسیع کرده است بطوریکه حل مسئله انتخاب فناوری با وجود معیارهای تصمیم متعدد، بیش از پیش مشکل و پیچیده شده است. از طرفی فناوری مناسب می تواند مزایای رقابتی قابل توجه ای را برای یک شرکت در یک محیط ...
بیشتر
انتخاب فناوری مناسب، مسئله مهمی است که بنگاه های تولیدی و صنعتی با آن مواجه هستند. این درحالی است که، دسترسی به فناوری های جدید، مجموعه انتخاب را وسیع کرده است بطوریکه حل مسئله انتخاب فناوری با وجود معیارهای تصمیم متعدد، بیش از پیش مشکل و پیچیده شده است. از طرفی فناوری مناسب می تواند مزایای رقابتی قابل توجه ای را برای یک شرکت در یک محیط پیچیده کسب و کار ایجاد نماید. تاکنون روش های مختلفی جهت حل مسئله انتخاب فناوری ارائه گردیده است که هر یک دارای مزایا و معایبی هستند ولی هیج یک از روش های پیشنهادی به طور واحد کلیه قابلیت های لازم را ندارند. در این مقاله با بکارگیری روش تحلیل مولف های اصلی، روش ترکیبی خوشه بندی و تحلیل مولف های اصلی به همراه تئوری فازی، الگوریتم ترکیبی KMPCA در حل مسئله انتخاب فناوری توسعه داده شده است. تعداد متغیرهای انتخاب فناوری از 6 به 14 متغیر با پوشش کامل تری از ابعاد تصمیم ارتقاء یافت و داده ها از 49 فناوری رایج صنعت سنگ ایران جمع آوری و در مدل آزمون گردید. نتایج این تحقیق ضمن بهبود حل، کاهش ابعاد مسئله و کاهش روابط چند همخطی میان داده ها را در فرآیند انتخاب فناوری نشان می دهد.