مقاله علمی-پژوهشی
رضا محمد کاظمی؛ عارف گلیوری
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 3-10
چکیده
تبلیغات در دوران معاصر از اهمیت زیادی برخوردار است و در این میان، تبلیغات بازرگانی به ویژه پس از رشد گسترده فناوری ارتباطات و تولید رسانه های جدید، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است و به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی تاثیری شگرف بر رفتار مصرف کنندگان و چگونگی انتخاب آن ها دارد. لذا محققان در تحقیقات خود تلاش می کنند تا ...
بیشتر
تبلیغات در دوران معاصر از اهمیت زیادی برخوردار است و در این میان، تبلیغات بازرگانی به ویژه پس از رشد گسترده فناوری ارتباطات و تولید رسانه های جدید، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است و به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی تاثیری شگرف بر رفتار مصرف کنندگان و چگونگی انتخاب آن ها دارد. لذا محققان در تحقیقات خود تلاش می کنند تا امکان بهره مندی سازمان ها از این استراتژی را ممکن سازند. هدف از انجام این پژوهش نیز پایش اثر بخشی اقدامات تبلیغاتی شرکت کرمان موتور در سطح کشور طی سه سال گذشته می باشد. نوع پژوهش حاضر به صورت کاربردی و نحوه گردآوری داده ها به صورت آمیخته (کمی-کیفی) میباشد. جامعه آماری مشتریان شرکت کرمان موتور در سه سطح کشور هستند که در بخش کمّی 640 نفر و در بخش کیفی 30 نفر مورد بررسی قرار گرفته اند. مدل مفهومی موجود در این پژوهش جهت سنجش ارزیابی تبلیغات مدل آیدا می باشد. روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز شامل روشهای کیفی و کمی میباشد. به طور مشخص در این تحقیق از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد پی.ال.اس (بخش کمّی) و کدگذاری باز (بخش کیفی) برای پردازش داده ها به کار گرفته شده است. نتایج این مطالعه به طور خاص اهمیت برخی از متغیرها مانند نمایش خودروها در معابر عمومی را نشان داده و در بخش کیفی نیز روش های کاربردی تری برای اثربخش تبلیغات مشخص گردیده است که دارای پیشینه در ادبیات پژوهش نبوده و نوآوری این مطالعه می باشند.
مقاله علمی-پژوهشی
عباسعلی رستگار؛ سید عباس ابراهیمی؛ محسن شفیعی؛ بهاره کلاهی
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 13-24
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تببین الزامات و بسترهای مدیریت منابع انسانی هوشمند با رویکرد تحول دیجیتال می باشد. با توجه به گسترش کارکردهای فناوری های تحول آفرین در کسب و کارها و رشد اقدامات دانشی، ضرورت تبیین و طراحی یک مدل از مولفه های بسترساز در سیستم های مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان نقش بسزائی در تعالی و زبدگی آنها ایفا می کند. این ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تببین الزامات و بسترهای مدیریت منابع انسانی هوشمند با رویکرد تحول دیجیتال می باشد. با توجه به گسترش کارکردهای فناوری های تحول آفرین در کسب و کارها و رشد اقدامات دانشی، ضرورت تبیین و طراحی یک مدل از مولفه های بسترساز در سیستم های مدیریت منابع انسانی شرکت های دانش بنیان نقش بسزائی در تعالی و زبدگی آنها ایفا می کند. این مطالعه از نظر هدف یک پژوهش کاربردی- توسعهای است و با رویکرد پیمایش مقطعی انجام شده است. پانل خبرگان جهت گردآوری نظرات و شناسایی مقوله های زیربنایی شامل چهارده نفر از خبرگان دانشگاهی، مدیران منابع انسانی و مدیران تحول دیجیتال در شرکت های دانش بنیان می باشد. جهت شناسایی مقولههای زیربنایی مدیریت منابع انسانی هوشمند مبتنی بر تحول دیجیتال از روش تحلیل مضمون و نرمافزار MaxQDA ، جهت نهائی سازی مضامین از روش دلفی فازی و برای شناسایی درجه اثرگذاری، درجه تاثیر پذیری و درجه مرکزیت و ترسیم نقشه گرافیکی از روش تگاشت شناختی فازی و نرمافزار FCMapper بهره مند شده ایم. بر اساس تحلیل های انجام شده می توان اذعان داشت، مدیریت استراتژیک هوشمند دارای بالاترین درجه مرکزیت در بین متغیرها میباشد و پس از آن رهبری هوشمند دارای بالاترین ترین مرکزیت است و در خصوص بالاترین درجه خروجی بهعنوان تاثیرگذارترین متغیر بر مدلسازی انجام شده میتوان به مدیریت استراتژیک هوشمند اشاره نمود. لذا در طراحی یک سیستم مدیریت منابع انسانی هوشمند شایسته است مدیران سازمانی و طراحان به نقش بی بدلیل مدیریت استراتژیک توجه ویژه ای داشته باشند تا بتوانند با تعیین صحیح فسلفه و ماهیت وجودی سازمان و تعیین صحیح و دقیق هویت سازمانی به چگونگی استفاده از سایر ابعاد کمک نمایند.
مقاله علمی-پژوهشی
نوید ورقائی؛ محمد عزیزی؛ حمیدرضا یزدانی
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 25-40
چکیده
استفاده از ادبیات گذشته فناوری برای فهم آینده فناوری کافی به نظر نمی رسد از اینرو همراه با تغییرات پرشتاب فناوری مفاهیم آن نیز نیاز به تکامل دارد؛ با توجه به اهمیت فناوری های پایه و ویژگی های منحصر به فرد آن، این فناوری ها به عنوان یک مساله با اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم فناوری های پایه، رسیدن به یک ...
بیشتر
استفاده از ادبیات گذشته فناوری برای فهم آینده فناوری کافی به نظر نمی رسد از اینرو همراه با تغییرات پرشتاب فناوری مفاهیم آن نیز نیاز به تکامل دارد؛ با توجه به اهمیت فناوری های پایه و ویژگی های منحصر به فرد آن، این فناوری ها به عنوان یک مساله با اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم فناوری های پایه، رسیدن به یک تعریف اولیه و کاربرد آن در تحقیقات بعدی در جهت شفاف سازی مفهوم فناوری های پایه در ادبیات انجام شده است .برای دستیابی به این هدف از روش هیبرید استفاده شد؛ در مرحله نظری به بررسی مفهوم فناوری های پایه در متون WOS، پرداخته شد. در مرحله میدانی از روش تحلیل مفهوم و ترکیب رویکرد واکر و اوانت و سودابی با 12 نفر از متخصصین و اساتید دانشگاهی از رشته های مختلف مهندسی و مدیریت که دارای سوابق علمی و اجرایی در این زمینه بودند مصاحبه های عمیق صورت گرفت و تحلیل نهایی با ابزار تحلیل استراوس و کوربین انجام پذیرفت. درنهایت چهارچوب تحلیل مفهومی به عنوان مبنایی جهت تحلیل مفهوم فناوری های پایه ارائه شد. همچنین با تعیین جایگاه آن در سطح بلوغ فناوری و تعیین معیار ها و بیان ویژگی های آن اقدام به ارائه یک تعریف جامع از فناوری های پایه شد. نتایج این بررسی میتواند تصویری عینی و قابل درک از فناوری های پایه و کاربردهای آن ارائه دهد و زمینه ای برای توسعه تحقیقات بعدی و روشن کردن ابعاد جدید از فناوری باشد. همچنین با توجه یافته های پژوهش در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه شده است .
مقاله علمی-پژوهشی
شیوا مجیدی خامنه؛ علی داوری؛ امیر محمدزاده
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 41-62
چکیده
در سالهای اخیر شاهد افزایش توجه به موضوع فین تک و سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در سراسر جهان بودهایم. موج جدید فین تک توسط سرمایهگذاران خطرپذیر هدایت میشود و تنها از طریق سرمایهگذاریهایی توسط انکوباسیون در پروژههای داخلی صورت نمیگیرند. مطالعه حاضر از نظر هدف و جمعآوری دادهها ترکیبی کاربردی و اکتشافی است. در بخش کیفی ...
بیشتر
در سالهای اخیر شاهد افزایش توجه به موضوع فین تک و سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در سراسر جهان بودهایم. موج جدید فین تک توسط سرمایهگذاران خطرپذیر هدایت میشود و تنها از طریق سرمایهگذاریهایی توسط انکوباسیون در پروژههای داخلی صورت نمیگیرند. مطالعه حاضر از نظر هدف و جمعآوری دادهها ترکیبی کاربردی و اکتشافی است. در بخش کیفی از مصاحبههای نیمهساختاری، گروه متمرکز و گروهبندی خبره و در قسمت کمی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج منجر به شناسایی و تدوین 174 شاخص در حوزه مورد پژوهش شد که بیش از 50 درصد خبرگان، 94 کد را انتخاب نمودند و کدهایی که از یک جنس هستند در گروهی مجزا قرار گرفت. نتایج مربوط به بررسی و استخراج عوامل سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی در نظام بانکی براساس مدل سیپ نشان داد که این عوامل شامل برونداد (خروجی)، بستر (زمینه)، درونداد (ورودی ها) و فرآیند است. نتاج مربوط به برونداد شامل خلق ارزش غیرمالی، ارزش مالی، تقویت کسبوکار و مداوم استراتژی، تقویت اکوسیستم و بهرهبرداری از داراییهای مکمل، گسترش شناسایی و اتخاذ فناوریها و فرصتهای جدید و نوظهور هستند. نتایج مربوط به بستر شامل شرایط کلی مطلوب سرمایهگذاری، شرایط ویژه مطلوب سرمایهگذاری، محیط بیرون سازمانی، محیط درون سازمان و نتایج مربوط به درونداد شامل رفتار، سرمایهگذاری، دارایی و مالیه و در آخر نتایج مربوط به فرآیند شامل اقدامات قبل از سرمایهگذاری، اقدامات اولیه سرمایهگذاری، سرمایهگذاری بالغ، اقدامات در طول سرمایهگذاری، اکوسیستم ارتباطی، ریسک، تجربه و تعامل، محدودیت در سرمایهگذاری، مدیریت هوشمندانه، سازماندهی استراتژیک هستند.
مقاله علمی-پژوهشی
میلاد همایونی زاده؛ سروش قاضی نوری؛ نسرین ذوالفقارخانی
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 63-80
چکیده
سرمایهگذاران خطرپذیر در تعامل با شرکتهای نوآفرین خود نقشی فراتر از تامینکننده منابع مالی برای این شرکتها به عهده دارند و برای آنها ارزش خلق میکنند. تحقیق حاضر با روش مطالعه موردی، به بررسی شش سرمایهگذاری خطرپذیر انجام شده در بازه زمانی (1393 تا 1400) از طریق 23 مصاحبه نیمهساختاریافته با افراد فعال در سرمایهگذاری خطرپذیر ...
بیشتر
سرمایهگذاران خطرپذیر در تعامل با شرکتهای نوآفرین خود نقشی فراتر از تامینکننده منابع مالی برای این شرکتها به عهده دارند و برای آنها ارزش خلق میکنند. تحقیق حاضر با روش مطالعه موردی، به بررسی شش سرمایهگذاری خطرپذیر انجام شده در بازه زمانی (1393 تا 1400) از طریق 23 مصاحبه نیمهساختاریافته با افراد فعال در سرمایهگذاری خطرپذیر و شرکتهای نوآفرین پرداخته و ساز و کارهای خلق ارزشهای غیرمالی و شیوه کنترل و حکمرانی را با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها و کدگذاری محوری مورد بررسی قرار داده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد خلق ارزشهای غیرمالی سرمایهگذاران خطرپذیر به طور کلی از طریق شش ساز و کار با جهتگیری کلی خارجی و داخلی انجام میگیرد. در کنترل و حکمرانی سرمایهگذاران خطرپذیر دو رویکرد کلی وجود دارد. در یک رویکرد سرمایهگذار خطرپذیر از طریق نماینده خود در هیات مدیره شرکت نوآفرین، اهداف و انتظارات خود را دنبال کرده و استقلال و اختیار کامل در امور اجرایی و نحوه دستیابی به اهداف را به شرکت واگذار میکند. در شیوه دیگر کنترل و حکمرانی، سرمایهگذار خطرپذیر تا حدی شبیه شرکتهای هلدینگ، از طریق مشارکت فعال در فرآیند برنامهریزی شرکت و کنترل و نظارت بر عمکرد شرکت از طریق جلسات منظم ماهانه عمل میکند که در این رویکرد ارتباط بیشتر و مداوم سرمایهگذار خطرپذیر و شرکت نوآفرین، تعارضات مدیریتی را به حداقل میرساند.
مقاله علمی-پژوهشی
روح اله ارجمندی؛ محمد رضا فتحی؛ منوچهر منطقی؛ میثم شهبازی
دوره 21، شماره 52 ، تیر 1402، صفحه 80-96
چکیده
پژوهش حاضر باهدف سنتز ادبیات گسترده در مورد گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی صورت گرفته تا چارچوب جامع و یکپارچهای از صنعت 4.0 را در قالب پارادایم صنعت خودرو ارائه نماید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب یا سنتز پژوهی انجامشده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجامشده در بازه زمانی 2017 تا مارس 2022 میباشد، ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف سنتز ادبیات گسترده در مورد گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی صورت گرفته تا چارچوب جامع و یکپارچهای از صنعت 4.0 را در قالب پارادایم صنعت خودرو ارائه نماید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی فراترکیب یا سنتز پژوهی انجامشده است. جامعه آماری، کلیه مطالعات انجامشده در بازه زمانی 2017 تا مارس 2022 میباشد، در این راستا 354 پژوهش در زمینه موضوع موردنظر ارزیابی و درنهایت 35 مقاله بهصورت هدفمند انتخاب گردید و با تحلیل محتوا و ترکیب ادبیات مربوطه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، درمجموع 107 کد 24 مفهوم، 7 مقوله کلیدی طی فرآیند جستجو و ترکیب نظاممند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت و اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. نتایج تحلیل نشان داد مهمترین مقولههای کلیدی شناساییشده شامل؛ منابع، عوامل سازمانی، سیاست های دولت، عوامل فرهنگی، بازار، عوامل قانونی- حمایتی و محیط نهادی است که در سه رده عوامل اصلی، زمینهای و محیطی دستهبندی شدند و درنهایت پس از طی مراحل هفتگانه پژوهش الگوی گذار فناورانه به نسل چهارم انقلاب صنعتی تدوین گردید. این پژوهش درک عمیق از ادبیات موجود در مورد صنعت4.0 را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه میدهد و میتواند در سیاستگذاری صنعت خودرو جهت گذر از فناوری های قدیمی به سمت فناوری های هوشمند مورداستفاده قرار گیرد.